آیا افزایش سهم مالیات در بودجه دولت معنای خوبی دارد؟
به گزارش پرشین بلاگ، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: این گزاره که مالیات در ایران اندک است و به جای آن فروش منابع نفتی بودجه را تامین می نماید و این یکی از مهم ترین علل شرایط ناپایدار و عقب ماندگی سیاست و ماهیت دولت در ایران است، به گزاره ای نسبتا پذیرفته شده نزد عموم صاحب نظران تبدیل شده است، از این رو باید به هر سیاستی که به افزایش سهم مالیات در فراوری ناخالص ملی و بودجه می انجامد یاری کرد، ولی این یک روی قضیه است.
برای افزایش مالیات وجود چند شرط مهم است؛ اول اینکه دولت باید در تقسیم و توزیع هزینه ها جوابگو باشد و اتلاف منابع نکند. در همین بودجه 1402، ردیف های زیادی وجود دارند که افزایش بی مورد پیدا نموده اند و نهاد هایی هستند که کارایی لازم را ندارند و مردم نیز موافق پرداخت بودجه به آن ها نیستند.
اگر بودجه محصول مالیات ملت است، باید مطابق منافعی که به مردم می رساند، خرج شود. نه اینکه بودجه سرسام آور به صدا و سیمایی تعلق بگیرد که هیچ کارکرد مثبتی ندارد و در برابر چند رسانه آن سوی آب منفعل و ناتوان است و مرجعیت رسانه ای را از داخل به خارج منتقل نموده است. یا نهاد هایی که بعضا معلوم نیست این بودجه ها را چه کار می نمایند و چرا باید ده ها درصد بودجه آن ها طی یک سال اضافه شود و عملکرد گذشته آنان هم بر کسی روشن نیست و اصولا جوابگو هم نیستند گویی از مردم طلبکار هستند.
همه این ها درحالی است که حقوق کارکنان دولت به طور میانه فقط 20 درصد اضافه می شود، درحالی که تورم بالای 40 درصد است! از سوی دیگر افزایش مالیات باید همراه با افزایش فراوری ناخالص داخلی باشد. درست است که فرار مالیاتی داریم ولی این امر به معنای آن نیست که می توان مالیات را به صورت کلی افزود، فرار های مالیاتی قبلی همچنان جای خود باقی می مانند. یکی از آشنایان دیروز تعریف می کرد که همسرش تتو نموده و نزدیک به 3 میلیون تومان برای کمتر از دو ساعت کار پرداخته است درحالی که نه مالیاتی داده و نه تتو نماینده عایدیش را جایی ثبت می نماید.
از این مشاغل زیاد هستند ولی، چون رسمیت ندارند، دولت اقدامی برای اخذ مالیات از آن ها نمی نماید؛ لذا هنگامی که در شرایط رکودی مالیات را افزایش می دهید، این افزایش یا منتقل به رشد تورم می شود، یا موجب بسته شدن بنگاه و فرار سرمایه می شود. همه این حالات به زیان مردم و دولت است. اگر افزودن مالیات به همین سادگی بود، حتما همه دولت ها هر روز مالیات را زیادتر می کردند. مالیات یعنی پولی که دولت می گیرد و به ازای آن به مردم خدماتی می دهد که موجب رونق می شود و اگر مالیات موجب رکود و تعطیلی یا انتقال به تورم شود، این به زیان جامعه است.
ازسوی دیگر آن دولتی حق افزایش مالیات را دارد که در هر زمینه، حداکثر عایدی ها را به دست آورد. چگونه می توان هزاران خودرو را زیر قیمت فروخت و رانت کلان چند هزار میلیارد تومانی به جیب این و آن سرازیر کرد، بعد از کارکنانی با حقوق اندک مالیات گرفت و همه مردم ازجمله فقرا نیز ملزم به پرداخت مالیات ارزش افزوده شوند؟ این ظلم آشکار است.
شاید بتوان این گونه از مردم پول گرفت، ولی هر چه باشد رسم مالیات چنین نیست، حتا اگر اسمش مالیات باشد. پس سه شرط برای افزایش مالیات وجود دارد.
اول؛ تاثیر مثبت آن بر افزایش فراوری خالص داخلی
دوم؛ حداکثر رعایت انصاف در هزینه کردن و احترام به رای و نظر مردم در هزینه ها، با شفافیت کامل
سوم؛ حداکثر تلاش برای اینکه عایدی های دولت تحت عنوان رانت میان دیگران توزیع نشود. هر سه شرط فعلا مفقود است.
منبع: فرارو